نویسه جدید وبلاگ
مردى به ابويزيد گفت : به من خبر رسيده كه اسم اعظم خدا را مى دانى ، دوست دارم به من بياموزانى .
ابويزيد گفت : اسم اعظم خدا را مرز محدود و مشخصى نيست ، ليكن دل خود را براى مقام يگانگى حضرت حق تعالى خالى دار، و توجه به غير او را رها ساز. و هرگاه چنين شدى هر كدام از اسماء خدا را خواستى انتخاب كن و بدان دعا كن كه به سبب آن در آن واحد از مشرق به مغرب سير خواهى نمود.
آن مرد گفت : سبحان الله ! مى شود مردى در آن واحد از مشرق تا مغرب سير كند؟
ابويزيد گفت : آرى ، و اين كار نزد اصحاب سر كار مهمى نيست ، كه تمام ما سوى الله كلمه اى از كلمات اوست . و از اين بالاتر اين كه خدا را بندگانى است كه در لامكان مى ايستند به طورى كه مادون عرش زير پاى آنان قرار مى گيرد، پس به هر جا كه خواهند دست يابند، و هرچه خواهند برگيرند.
آن مرد گفت : اين ديگر چه مقامى است ؟ گفت : مقام وصل توصيف بردار نيست .